جاده ستاد مقابله با کرونا، «یک طرفه» است؛ به سمت چالوس!
عزیزان زحمت کش و دلسوز، آیا حس نمی کنید جاده ستاد مقابله تان یک طرفه ست؟ چگونه می توانید قدم به قدم مسیر عزاداری سیدالشهداء ع را خط کشی کنید اما توان بستن جاده چالوس را که ندارید هیچ، راه برای آسایش شان یک طرفه می شود!
از آغاز بحران کرونا در کشور یکی از پر چالش ترین عرصه های پیرامونی بحران نوظهور جهان، چالشی با عنوان مختصر «کرونا و دین» بوده که تا کنون نیز ادامه دارد!
این چالش که در فازهای گوناگون و توسط جریانات مختلفی در کشور ما و در سایر نقاط جهان به یکی از مهمترین حواشی شیوع کرونا تبدیل شد، در زمینه های مختلفی رخ نشان داده و با چهره های گوناگونی بروز یافته است.
چالش «کرونا و دین» گاهی در عرصه تقابل با اصل دین، گاه متزلزل کننده اعتقاد نسبت به کارکرد اصل دین و یا قواعد و اصول دینی، گاهی در فضای تشکیک در مفاهیم دینی، در برخی موارد با رنگ و بوی سیاسی نسبت به قدرت اداره جامعه توسط دین و در بسیاری موارد نسبت به رفتار دین مداران در زمانه شیوع کرونا جلوه نمایی کرده است.
برای مثال، شیوع گزاره های با مضمون: «کرونا موجب پایان افسانه دین شد» و یا «کرونا ثابت کرد دین کار آمدی ندارد»، و القاء شبهاتی پیرامون «توسل» «زیارت» و «شفاعت» که گاه وهابی گونه و گاهی برای خرافی خواندن این قواعد دینی توسط روشن فکر نمایان مطرح میشد، «نفی قدرت دین برای اداره جامعه در بحران ها» و «بزرگ نمایی خطر تجمعات دینی و گردهمآمدن دین داران» و یا «عدم رعایت دستورات بهداشتی توسط مسلمانان» و گاهی «احتیاج دین به علم و به ویژه طبابت و پزشکی» ، تنها عناوینی از هزاران شبهه و مسأله ای هستند که در کوران کرونا به ذهن مخاطبان تزریق شده است.
از منشأ القا این شبهات در فضای حقیقی و مجازی و رسانه های رسمی و غیر رسمی ایران اسلامی که بگذریم و از مواجهه ی ضعیف نهادهای متولی فرهنگ و دین و جایگاه های موظف به پاسبانی حریم شریعت که عبور کنیم و این سوال را نیز بی پاسخ بگذاریم که چرا در کنار کار جهادی حوزه های علمیه، ستادی برای پاسخگویی به شبهات کرونایی ایجاد نشد و متولیان این نهاد مقدس تنها به همراهی با جو عمومی برای فعالیت های یدی و مالی که بدون شک وظیفه ثانوی حوزه ای هستند که واجب اولش حفظ حریم فکری و اعتقادی است، بسنده کردند؛ با عبور از همه این نکات مهم، در این نوشتار چند کلمه ای به القاء عملی این شبهات خواهیم پرداخت:
در عرصه عمل، بحران کرونا در ایران با متهم ساختن قطب دین و مذهب در کشور آغاز شده و شهر قم به عنوان متهم اول شیوع کرونا در کشور به ناخودآگاه مردم تحمیل شد؛ پس از آن در بحث جنجالی عدم قرنطینه این شهر، هر چند رئیس جمهور قرنطینه را روشی قرون وسطایی توصیف کرد، اما همچنان باز ماندن دروازه قم به جایگاه های والای دینی مانند مرجعیت و علمای طراز اول نسبت داده می شود؛ و کمی بعدتر طلاب جامعة المصطفی را به نقل ویروس متهم ساختند که هر چند این شبهات مردود شد اما آثار آن تا کنون در اذهان عمومی به قوت باقی است.
با گسترش ابتلا به این ویروس منحوس در کشور، قاطعیت و سخت گیری در تعطیلی اماکن و تجمعات مذهبی و امهال و سهل گیری در سایر موارد، تا جایی عیان بود که گویی «مساجد مراکز تولید ویروس اند» و «مال ها و مراکز تجاری از کرونا نیز معافند» و بحث های پیاپی رسانه ای بر روی باز و بسته شدن اماکن و تجمعات مذهبی، در حالی رسالت القاء عملی شبهه را بر دوش می کشید که هیچ گاه چنین هجمه ای نسبت به بازار و خیابان و ساحل و شمال و سفرهای بی رویه و بی ضرورت دیده و شنیده نشد.
البته باید تاکید کرد که هیچ گاه کسی در مقام ایجاد تقابل میان مسجد، هیأت، حرم از یک سو و جاده شمال از سوی دیگر نبوده و تنها محل بحث، نحوه مواجهه دو گانه برخی رسانه ها و نهاد های تصمیم گیرنده می باشد.
از بسیاری حواشی و نکات ریز و درشت و مصادیق و مثال های برخورد دوگانه با امور مرتبط با دین و سایر مسائل که بگذریم، شوری آش در مواجهه با ماه محرم به عنوان اوج تاریخی مذهب و قله مناسک اجتماعی سیاسی تشیع صد چندان می شود…
بحث های چالشی فرسایشی بر سر برگزاری عزاداری دهه محرم، خبرسازی نهاد های متولی در زمین ستاد مقابله و دولت، روز به روز بر حواشی محرم و ترس عموم مردم از آنچه در ۱۰ روز عزاداری رخ خواهد داد، می افزود و حاصل آن، صدور دستورالعمل ها و پروتکل های چندین صفحه ای و مو شکافانه ای شد که پیش از آن نظیرش را ندیده و نشنیده بودیم و باز گمانه القاء شبهه و ایجاد دین ستیزی عملی با لباس دلسوزی برای دین را تقویت می کرد.
برای مثال وقتی یک فرد عادی می بیند در هواپیمایی تنگ و خفه برای کنار هم نشستن شانه به شانه ۱۰۰ الی ۳۰۰ نفر مسافر برای یک تا دو سه ساعت، هیچ پروتکلی جز زدن همین ماسک ساده وجود ندارد و آن را با دستور فاصله دو متری و فضای باز و سقف ۶ متری برای یک مجلس روضه می سنجد، سخت می تواند بی قضاوت از کنار ماجرا عبور کند.
حالا، هر چند هیأتی ها و عزاداران انقلابی، فرهیخته و خردمند، در آزمون جدی فرمان ولی نسبت به عمل کامل به دستورات ستاد ملی مقابله با کرونا سر بلند بیرون آمدند و مورد تقدیر رهبر انقلاب و نهاد مربوطه نیز واقع شدند، اما جای آن هست که ستاد مقابله با کرونا و مسئولان دولتی به چند سوال پاسخ بگویند…
اول آنکه اگر در تدوین و اجرای پروتکل های بهداشتی کرونا برای سایر امور مانند مال های تجاری، پاساژ ها، هواپیمایی ها، ادارات و بانک ها، مانند پروتکل هیات ها جدیت و سخت گیری می شد، وضع مان در مهار کرونا چه اندازه از آنچه در حال حاضر وجود دارد، بهتر می بود؟ و چرا این دقت نظر در سایر امور دیده نشد و یا به چشم نیامد؟
دوم اینکه می گویید «برای سایر امور هم چنین سخت گیری وجود داشته» ( اما متدین ها بیشتر و بهتر رعایت کردند)، آنچان باور پذیر نیست!
کو دلیل مدعایتان؟ کو پروتکل های موشکافانه و گزارش نظارت های جانانه تان؟ در همین خوزستان، برخی قنادی ها، آشپزخانه ها و خوراک فروشی ها در مناطقی ابراز داشته اند از پیش از کرونا تا کنون رنگ حضور کارشناس و بازرس و بهداشت را به خود ندیده اند!
آخرین سوال اینکه عزیزان زحمت کش و دلسوز، آیا حس نمی کنید جاده ستاد مقابله تان با کرونا یک طرفه ست؟ چگونه است که می توانید قدم به قدم مسیر عزاداری سیدالشهداء ع را خط کشی کنید اما توان بستن جاده چالوس را که ندارید هیچ، راه برای آسایش شان یک طرفه می شود!