لزوم سرمایهگذاری روی سواد سلامت روان/نقش باور درباره علل اختلالات روانی در پاسخ به درمان
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان با اشاره به پیامدهای پایین بودن سواد سلامت روان گفت: اگر سواد سلامت روان مردم پایین باشد، افرادی که مبتلا به اختلالات روانی میشوند به دنبال درمان نمیروند و از توصیههای پزشکی تبعیت نمیکنند و حتی ممکن است با جستوجوی خدمات نامناسب و غیرضروری، وضعیت بدتری پیدا کنند در نتیجه بار بیشتری بر سیستم سلامت خود وارد میکنند.
قدسیه حکیمزاده ، با اشاره به ۱۰ اکتبر روز جهانی سلامت روان و برگزاری هفته ملی سلامت روان از ۱۸ تا ۲۴ مهرماه، در خصوص سلامت روان و ارتباط آن با سواد سلامت روان اظهار کرد: طبق تعریف سـازمان جهانی بهداشـت، سلامت روان یک وضعیت رفاهی است که در آن فرد به تواناییهای خود پی میبرد و میتواند با استرسهای طبیعی زندگی مقابله کند، مولد باشد و به جامعهای که در آن زندگی میکند کمک کند.
وی افزود: بسیاری از افراد، بیماریهای روانی و انواع مختلف فشارهای روانی را نمیشناسند و در مورد علل و درمانهای موثر این بیماریها، اطلاعات درستی ندارند و اغلب آنها نگرشهایی دارند که مانع شناخت و دریافت کمک مناسب برای این بیماریها میشود. از طرف دیگر بسیاری از اطلاعات مربوط به سلامت روان که در دسترس عموم قرار دارد، گمراهکننده هستند.
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان گفت: این موارد به سواد سلامت روان مربوط میشوند. سواد سلامت روان را “دانش و باورهای مردم در مورد اختلالات روانی که به شناخت و مدیریت و پیشگیری از آنها کمک میکند” تعریف میکنند.
پیامدهای پایین بودن سواد سلامت روان
حکیمزاده بیان کرد: مطالعات نشان دادهاند که بسیاری از کشورها سواد سلامت روان پایینی دارند و این مساله پیامدهای مهمی در بر دارد. اگر سواد سلامت روان مردم پایین باشد، افرادی که مبتلا به اختلالات روانی میشوند به دنبال درمان نمیروند و از توصیههای پزشکی تبعیت نمیکنند و حتی ممکن است با جستوجوی خدمات نامناسب و غیرضروری، وضعیت بدتری پیدا کنند در نتیجه بار بیشتری بر سیستم سلامت خود وارد میکنند.
اطلاعات کم در مورد سلامت روان
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان گفت: وقتی ما با جامعهای روبهرو هستیم که از نظر سواد سلامت ضعیف است، همه مسئولیت پیشگیری و کمک به بیماران روانی بر عهده متخصصان قرار میگیرد اما با توجه به شیوع بالای این اختلالات، کادر سلامت روان نمیتواند به تنهایی از عهده این وظیفه بر بیاید بنابراین به جامعهای با سواد سلامت روان نیاز داریم که دانش و مهارتهای اساسی در آن به طور گستردهای توزیع شود.
وی با اشاره به مولفههای سواد سلامت روان، بیان کرد: توانایی تشخیص اختلالات روانی یا انواع مختلف پریشانیهای روانشناختی، مسالهای است که برای ارتقای سواد سلامت روان به آن نیاز داریم.
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان به اهمیت آشنایی با اختلالات روانی اشاره کرد و گفت: بسیاری از افراد نمیتوانند به درستی اختلالات روانی را تشخیص دهند و معنای اصطلاحات روانپزشکی را درک نمیکنند. به عنوان مثال هنگامی که به یک نمونه نماینده از مردم استرالیا نشانههایی از شخصی که از افسردگی شدید یا اسکیزوفرنی رنج میبرد نشان داده شد بیشتر آنها نوعی مشکل بهداشت روانی را تشخیص دادند اما تنها تعداد کمی افسردگی و اسکیزوفرنی را تشخیص دادند. برخی در مورد فرد دچار افسردگی فکر میکنند که وی دارای اختلال جسمی است.
وی افزود: در این راستا نظرسنجیهایی در اروپا انجام شد که نتایج آن، عدم درک از اصطلاح اسکیزوفرنی و شیدایی را نشان داد. یافته دیگر این بود که اسکیزوفرنی معمولاً شخصیت دوگانه نامیده میشد. این مطالعه نشان داد که مردم نسبت به علائم خلقی افسردگی آگاهی کافی ندارند و در مورد تغییرات بدنی آن (نشانههای جسمی آن) اطلاعات کمی دارند.
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان بیان کرد: معمولا افرادی که دچار مشکلات روانشناختی میشوند در اولین قدم ممکن است به پزشک عمومی مراجعه کنند. در این مواقع اگر فرد تا حدودی با نشانههای روانی آشنا باشد و به صراحت مشکل خود را با پزشک عمومی در میان بگذارد، احتمال تشخیص سریع و صحیح اختلال روانی بیشتر است و در غیر این صورت ممکن است با مشکلات جسمی اشتباه گرفته شود.
نقش باور در مورد علل اختلالات روانی در پاسخ به درمان
حکیمزاده عنوان کرد: باور در مورد علل اختلالات روانی، ممکن است الگوهای جستجوی کمک و پاسخ به درمان را تغییر دهد. در مطالعهای که در مالزی اانجام شد، مشخص شد که اعتقاد بیماران روانپزشکی به دلایل ماوراءالطبیعه مانند جادوگری و مالکیت توسط ارواح شیطانی با استفاده بیشتر از درمانگران سنتی و انطباق ضعیف با دارو همراه بود. مردم معمولاً علت افسردگی و اسکیزوفرنی را ناشی از محیط اجتماعی به ویژه عوامل استرسزای اخیر در زندگی میبینند.
وی افزود: اگر چه متخصصان نیز در مورد اهمیت وقایع استرسزای زندگی در افسردگی اتفاق نظر دارند اما در اسکیزوفرنی، وقایع زندگی بیشتر یک عامل محرک است تا یک علت. عوامل بیولوژیکی توسط مردم کمتر از عوامل محیطی مورد توجه قرار میگیرند، اگر چه بستگان افراد مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی به احتمال زیاد عوامل بیولوژیکی را مهم میدانند.
عقاید منفی مردم در مورد داروهای روانپزشکی
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان گفت: هنگامی که از مردم در مورد روشهای مختلف سوال میشود یک یافته کاملاً ثابت که در بسیاری از کشورها مشاهده شده این است که عقاید در مورد داروهای روانپزشکی، بسیار منفی است.
وی عنوان کرد: اعتقاد عموم در مورد داروها کاملاً با شواهد آزمایشهای کنترل شده تصادفی و دیدگاه متخصصان بهداشت روان مبنی بر موثر بودن داروهای افسردگی و ضد روانپریشی در تضاد است. این در حالی است که افراد برای درمان اختلالات جسمی به راحتی از دارو استفاده میکنند.
حکیمزاده گفت: دلیل مخالفت آنها برای مصرف داروهای روانپزشکی عوارض جانبی آنها از قبیل وابستگی، بیحالی یا آسیب مغزی است و این اعتقاد که درمان دارویی تنها علائم بیماری را از بین میبرد و با علل بیماری کاری ندارد .
پیامد باورهای عامه در مورد درمان بیماریهای روانی
وی بیان کرد: واضحترین نکته این است که باورهای منفی در مورد دارو ممکن است منجر به عدم جستجوی کمک پزشکی و عدم تبعیت از داروی تجویز شده شود و بالعکس باورهای مثبت نیز میتواند موجب ترغیب اطرافیان بیمار برای دریافت کمکهای حرفهای پزشکی مشابه شود.
وی افزود: زمانی مردم از کمکهای حرفهای برای درمان بیماریهای روانپزشکی استفاده میکنند که شخص دیگری آن را توصیه کرده یا شخصی آن را تجربه کرده باشد بنابراین دیدگاههای اطرافیان مهم فرد در مورد درمان نیز میتواند تاثیرگذار باشد.
دانش و باور مربوط به مداخلات خودیاری چه میکند؟
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان گفت: با توجه به اینکه تعداد کمی از افراد مبتلا به بیماریهای روانی برای درمان مراجعه میکنند مهارتهای خودیاری از اهمیت بالایی برخوردار هستند. از جمله روشهای خودیاری میتوان به حمایت خانواده و دوستان، انجام فعالیتها و ورزشهای بدنی اشاره کرد که برای تخفیف حالتهای خفیف بیماریهای روانی تاثیرگذار خواهد بود و از شدیدتر شدن آنها جلوگیری میکند.
حکیمزاده ادامه داد: دانش چگونگی کمک به دیگران یکی از مؤلفههایی است که مرتبط با سواد سلامت است. معمولاً افراد در مقابله با مبتلایان به بیماریهای روانی دچار سردرگمی میشوند و نمیدانند چگونه رفتار کنند زیرا دانش کافی ندارند.
اکراه از دریافت کمک برای مشکلات روانی
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان گفت: یکی از مسائلی است که مانع دریافت کمک برای مشکلات روانی میشود، استیگما یا برچسب زدن است. به عنوان مثال مردم نسبت به صحبت در مورد اختلالات روانی با نزدیکان و دوستان خود در مقایسه با مشکلات جسمی اکراه بیشتری دارند. آنها نگران تاثیرات منفی خودافشاگری درباره وضعیت روانی خود و تاثیرات منفی احتمالی بر شغل و مسائل زناشویی خود هستند.
وی عنوان کرد: مطالعات نشان داده است که بیشتر مردم از مراجعه به پزشک عمومی برای مطرح کردن افسردگی خود خجالت میکشند به این دلیل که پزشک ممکن است آنان را نامتعادل یا روانرنجور ببیند و گاهی به دلیل استیگما، مشکلات روانشناختی خود را به شکل مشکلات جسمی بیان میکنند.
چگونگی جستجوی اطلاعات سلامت روان
حکیمزاده بیان کرد: مطالعات مختلف نشان داده که یکی از منابع مهم کسب اطلاعات درباره سلامت روان، تجربیات شخصی و صحبتهای خانواده، دوستان و اطرافیان است و بسیاری از افراد تجربه اشخاصی که دارای اختلال روانی هستند را به عنوان منبع اصلی اطلاعات خود معرفی کردند. منبع اطلاعاتی مهم دیگر، نحوهای است که رسانهها اختلالات روانی را به تصویر میکشند و متاسفانه تمایل دارند به جنبههای منفی آنها بیشتر اشاره کنند. به عنوان مثال افراد دارای اختلال روانی در تلویزیون و سینما بیشتر افرادی خشن و فاقد کنترل رفتاری معرفی میشوند.
کارشناس مسئول سلامت روان مرکز بهداشت خوزستان افزود: منابـع دیگر مانند کتـاب، کتابخانه، اینترنت و دورههای آموزشـی نیز تنها در دسـترس افـراد با تحصیلات بالاتر اسـت.
وی بیان کرد: افراد مبتلا به اختلال روانی برای کسـب اطلاعـات دربـاره سلامت و بیماریشـان به منظـور اتخـاذ تصمیمهای مناسـب از منابع مختلفی اسـتفاده میکنند مانند اینترنت؛ این موضوع، سواد سلامت روان الکترونیـک نامیـده میشـود. شـواهد نشـان میدهـد که سـواد سلامت روان الکترونیـک اغلب بسـیار ناقص و گاه متناقض اسـت و لازم است به منابع معتبرتری مراجعه کرد.
لزوم سرمایهگذاری روی سواد سلامت روان
حکیمزاده گفت: مراکز خدمات جامع سلامت موظف هستند سواد کافی درباره شناخت بیماریهای روانی، عوامل محافظ و عوامل خطر در بیماریهای روانی و نیازهای بیماران روانی داشته باشند و علاوه بر آموزش، به افزایش سطح انگیزشی جامعه برای دریافت کمکهای روانشناختی نیز کمک کنند.
وی بیان کرد: مهمترین انگیزه برای دریافت این نوع کمکها، انگزدایی نسبت به بیماریهای روانی در جامعه است.