مگر میشود از همرزم دوران جبههات دل بکنی؟
۳۱ شهریورماه سالروز آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است، روزی که با حمله هوایی ارتش بعث به چند فرودگاه و تعرض زمینی همزمان به شهرهای غرب و جنوب، جنگ هشت ساله حکومت صدام حسین علیه ایران آغاز شد. به این بهانه پای صحبت علی ملکینژاد نشستیم، رزمنده و جانباز اندیمشکی که بیش از ۶۰ ماه در جبهههای جنگ حضور داشته است.
به گزارش اهوازنوین ؛ علی ملکینژاد اظهار کرد: با توجه به شرایط کشور و لزوم دفاع از خاک وطن، در سن ۱۵ سالگی در سال ۵۹ پس از چندماه از آغاز جنگ وارد بسیج شدم و به جبهه رفتم. از اواخر اردیبهشتماه سال بعد برای دفاع از آبادان و خرمشهر به این شهرها اعزام شدم. همچنین در مراحل بعدی به سوسنگرد و دیگر شهرهای استان خوزستان اعزام شدم.
وی بیان کرد: در مجموع بیش از ۶۰ ماه در جبهه حضور داشتم. در جنگ، سه بار مجروح شدم و عمده زمانی که پشت جبهه بودم برای گذراندن دوره نقاهت بود. زمانی که در عملیات بیتالمقدس مجروح شدم، دوره نقاهتی طولانی داشتم و در این مدت دو سه عمل جراحی انجام دادم.
این رزمنده خوزستانی تصریح کرد: در سال ۶۱ زمانی که در عملیات بیتالمقدس مجروح شدم، خانواده سعی داشتند ازدواج کنم تا دیگر به جبهه نروم که من در این مدت ازدواج کردم اما باز هم به جبهه رفتم. در حال حاضر دو پسر دارم که یکی مهندس و یکی تکنسین بیهوشی است. اگر روزی جنگی رخ دهد، حتما فرزندانم را هم به جبهه میفرستم، البته خودشان هم مایل هستند.
وی عنوان کرد: در عملیاتهای آزادسازی دهلاویه، سوسنگرد و بستان، فتحالمبین، بیتالمقدس، خیبر، بدر، والفجر ۱۰، کربلای ۴ و کربلای ۵ حضور داشتم. اولین باری که به خرمشهر اعزام شدیم، شرایطی بود که خرمشهریها دیگر فکر نمیکردند روزی بتوانند باز هم به آن طرف شهر بروند و در خیابانهای خرمشهر بگردند.
ملکینژاد بیان کرد: در آن زمان دست یافتن به خرمشهر تصورنشدنی بود و فکر نمیکردیم بتوانیم دشمن را از شهر بیرون کنیم زیرا هیچ سلاحی نداشتیم اما با مقاومت و پس از یک سال، خرمشهر در سال ۶۱ آزاد شد.
این رزمنده اندیمشکی تصریح کرد: آزادسازی خرمشهر نشان داد که ایستادگی و مقابله، باعث شکست دشمن میشود.
وی با اشاره به حضور خود در سوریه برای دفاع از حرم اهل بیت(ع)، بیان کرد: ما در سوریه نیز مشاهده کردیم که حتی سرلشکرهای آنها تصوری برای پیروزی نداشتند و ما همیشه میگفتیم باید صبر کنیم و پیروز خواهیم شد. در سوریه نیز مجروح شدم.
ملکینژاد ادامه داد: جهاد و جبهه به گونهای است که اگر حین آن، با یک نفر حتی برای مدت کوتاهی رابطه داشته باشید، دیگر آن ارتباط قطع نمیشود. زمانی که مجروح میشدیم، علیرغم اینکه گلولهباران بود، دوستانمان خود را به خطر میانداختند و ما را از زیر آتش خارج میکردند. این کار نشاندهنده بالاترین حد رفاقت و از خود گذشتگی است. مگر میشود از چنین افرادی دل کند؟ بیشترین دوستان ما که حتی از اقوام نزدیکتر هستند، بچههای رزمنده هستند و اکنون مرتب با همرزمانمان دیدار داریم.
این رزمنده خوزستانی تصریح کرد: دفاع مقدس گنجینهای است که هنوز گنجهای آن استخراج نشدهاند. باید این گنجها استخراج شوند. فرهنگ دفاع مقدس نمونه عینی انسان کامل در جبههها بود.