چه کسی مانع ممنوعیت سفرهاست؟

بین من و شما و وزیر بهداشت یک مملکت در مطالبه از مردم برای اینکه سفر نروند، فرقی وجود دارد؟ دوباره باید همان حرف‌های تکراری را بزنیم، دوباره باید بپرسیم به‌جای اینکه دست‌وپای مردم را ببوسید و قسم حضرت عباس بدهید، تکلیف را روشن کنید و یک‌بار شفاف بگویید چه کسی مانع ایجاد محدودیت‌ها در انجام مسافرت‌هاست؟

روز گذشته سعید نمکی، وزیر بهداشت در همایش تبیین برنامه نوروزی و تشدید گام چهارم بسیج ملی طرح شهید سلیمانی، ضمن بیان آخرین اخبار و موضوعات پیرامون شیوع ویروس کرونا، دوباره برخی مواضع و جملات را تکرار کرد که حسابی ذهن را مشغول و آدم را نگران می‌کند.

وی در سخنانی تکراری دوباره از جایگاه نه‌چندان مقتدر وزارت بهداشت در ستاد ملی مقابله با کرونا و دولت گلایه کرد و در ارتباط با بحث مسافرت‌های نوروزی گفت: «هرچه بتوانیم چرخه انتقال را به‌نفع کاهش سرعت این جایگزینی مدیریت کنیم، بازی را بردیم. فردی که از یک نقطه‌ با ویروس موتاسیون یافته به دیدن قومی درجای دیگر می‌رود و این ویروس را به‌جایی می‌برد که ردپایی از آن نیست، سوغاتی بسیار مرگ‌آوری برده است. التماس کردیم که سفر نباشد.

وزیر بهداشت در جمهوری اسلامی ایران همیشه باید خواهش کند، تمنا کند، دست ببوسد و پا ببوسد، بلکه بتواند یک قدم بردارد. درحالی‌که در جاهای دیگر دنیا وقتی وزیر بهداشت بنویسد فلان‌چیز آره یا خیر، دیگر تمام است. به‌هرحال ما با حمایت‌های مقام معظم رهبری و تعیین‌تکلیفی که ایشان فرمودند و با داشتن یک ستاد ملی نسبت به بسیاری از نقاط دنیا جلوتر هستیم، اما انتظارمان این است به برخی عرایضی که وزیر بهداشت به‌عنوان دلسوزی و آینده‌نگری بیماری می‌گوید، توجه بیشتری معطوف شود.

برخی می‌گویند تاب‌آوری مردم کم شده است، اما من می‌گویم تاب‌آوری خدمتگزاران به مردم در نظام سلامت، به‌شدت کمتر شده است. به‌هرحال در یک خوزستان طی ۷۲ ساعت، ۷۸ همکار من به ویروس موتاسیون‌یافته مبتلا شدند. من که نمی‌توانم پرستار را از منطقه‌ای که آلوده نشده برای کمک به منطقه آلوده ببرم، این خردمندی نیست، بلکه باید از ظرفیت همان استان استفاده کنم. مگر ظرفیت استان چقدر است؟ وقتی ۳۰ درصد نیروی من درطول یک هفته گرفتار بیماری شد، درطول یک هفته پرستار و کادر بهداشت و درمان من نیم‌ساعت پلک برهم نگذاشته، ضعف ایمنی پیدا می‌کند، بی‌خوابی و خستگی گرفتارش می‌کند، چطور می‌توانم این صحنه غم‌انگیز را مدیریت کنم. تقاضا می‌کنم حتی اگر همه دروازه‌ها باز شد، حضرت عباسی سفر نروید.

رفتن همانا و گرفتار شدن در این دام هم همان. نگذاریم خوزستان‌های دیگری ایجاد شود. التماس کردم که پروازها از منطقه آلوده به غیرآلوده را قطع کنیم، مگر در موارد ضروری که با تشخیص کمیته استانی با تست‌های قبلی انجام شود. نمی‌شود از یک کانون جدید آلوده هر روز چرخش این ویروس را به جاهای مختلف نظاره کنیم. خطرناک‌ترین عامل در چرخش ویروس موتاسیون‌یافته سفر است؛ حتی اگر بلیت و هتل مجانی هم برایتان فرستادند، این را بدانید که دارند برایتان ویزای بیماری و مرگ می‌فرستند.»

این سخنان را می‌بینید؟ بین من و شما و وزیر بهداشت یک مملکت در مطالبه از مردم برای اینکه سفر نروند، فرقی وجود دارد؟ دوباره باید همان حرف‌های تکراری را بزنیم، دوباره باید بپرسیم به‌جای اینکه دست‌وپای مردم را ببوسید و قسم حضرت عباس بدهید، تکلیف را روشن کنید و یک‌بار شفاف بگویید چه کسی مانع ایجاد محدودیت‌ها در انجام مسافرت‌هاست؟ چه کسی نمی‌خواهد مردم مسافرت نروند؟ چند نفر از مردم با این خواهش و تمنا‌ها و جاده‌های بازی که جلوی رویشان است، نرفتن را انتخاب می‌کنند؟ یعنی یک‌بار نباید ما یک اقتدار شبیه آنچه در بسیاری از کشورها اتفاق افتاد، اینجا و در مدیریت کرونا در ایران ببینیم؟ شما که همه‌چیز را تست کردید، ایمنی جمعی را پیش بردید، داروهای فلان را هم همین‌طور، یک‌بار حداقل این اقتدار را هم آزمایش کنید، شاید خوب بود! حق این مردم نیست که بدانند چه کسی با جان‌شان بازی می‌کند و چه شخص و نهادی برای سخنان وزیر بهداشت مملکت تره خرد نمی‌کند؟ وزیر بهداشت خواستار ممنوعیت تمام سفرها به‌صورت قطعی است، رئیس‌جمهور و فلان وزیر و معاون، خبر از ساماندهی مسافرت‌ها می‌دهند، این چه مدل سیاست‌ورزی است!

برچسب‌ها: