در همین کتاب اشرف پهلوی و در کتاب ملکه پهلوی که هر دو چاپ امریکا هستند امده است که وقتی سران متفقین در ایران جلسه گذاشتند ،حتی ما و محمدرضا خبر نداشتیم که این جلسه را ترتیب داده اند، انها جسارت را به حدی رساندند که به جای انکه به حضور محمدرضا برسند،محمدرضا را به محل جلسه کشاندند و با او رفتار تحقیرامیزی انجام دادند
بعد از این واقعه بود که منافع ایران بین این سه کشور تقسیم شد و سالها به همین منوال ادامه داشت ،تا انقلاب شد
حالا حتما میخواهیدربط موضوع را بفهمید ،اصلا مساله ی هسته ای چه ربطی به این وقایع تاریخی دارد؟؟؟
ربطش این است که امروز همان کشورهای متفقین یعنی امریکا و انگلیس و روسیه به همراه المان طرف دیگر جنگ جهانی دوم به همراه فرانسه ، با بالاترین ظرفیت دیپلماسی خود و در سطح وزرای خارجه شان یازده سال است که با ایران بر سر یک مساله ،فقط یک مساله ،انهم مساله هسته ای ،چک و چانه میزنند
در واقع میتوان موضوع هسته ای ایران را جنگ جهانی سوم در سطح دیپلماسی دانست که طرفهای درگیر جنگ جهانی دوم با اتحاد با یکدیگر بر علیه ایران راه انداختند
و اخر سر به قرائت یک بیانیه ببینید که سر و دستی میشکنند و سر از پا نمیشناسند!!!
اوباما بلافاصله بعد از این بیانیه با خوشحالی پشت تریبون قرار میگیرد و از اینکه با ایران به یک راه حل دیپلماتیک رسیده است ابراز خوشحالی میکند و این دستاورد را برای ملت امریکا با دستاورد مذاکره امریکا و شوروی در جنگ سرد مقایسه میکند
شاید انروزی که سران سه کشور بزرگ امریکا و شوروی و انگلیس در تهران جلسه گذاشته بودند و بر روی سرنوشت ایران و ایرانی قمار میکردند و سرانجام با تعهدات محکم محمدرضا را به جای پدرش میگذاشتند ، فکرش را هم نمیکردند روزی بیاید که برای یک موضوع ،انهم نه تعیین پادشاه و مهره چینی در ایران بلکه یک موضوع علمی ،یازده سال پشت درهای تهران که هیچ پشت مرزهای ایران بمانند …..
اگر برای این عظمت و این قدرت سر به اسمان نساییم و شکر دمادم نکنیم ،از اقوام ناسپاس همه تاریخ بشر، ناسپاستریم ……..